غوغاي دو روح
<<دريغا كه دو روح در سينهي من در غوغاست
و هر يك همزاد خويش را واپس ميزند و از خويش ميراند.
يكي عاشقانه و هوسناك
جهان را در آغوش ميفشارد
ديگري غبار اين خاكدان را به عالم علوي ميروبد
و به جايگاه برين نياكان ميرساند>>
و هر يك همزاد خويش را واپس ميزند و از خويش ميراند.
يكي عاشقانه و هوسناك
جهان را در آغوش ميفشارد
ديگري غبار اين خاكدان را به عالم علوي ميروبد
و به جايگاه برين نياكان ميرساند>>
<گوته - فاوست>
*****
در اندرون من خسته دل ندانم كيست كه من خموشم و او در فغان و در غوغاست
سـرم به دنيي و عقبي فــرو نميآيــد تباركالله از اين فتـنهها كـه در سـر مـاسـت
<حافظ>
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۲۱ ساعت توسط منصوری
|
"كــوه"، "كــتاب" و "گفـتوگـو"